❤ عــــاشــــقــــانــــه ❤
❤ اللهم عجل لولیک الفرج❤
مادر ، من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم ؛ زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی به خاطر من !
روزت مبارک …
موضوع انشا : خوش بختی …
به نام خدا
خوش بختی یعنی قلب مادرت بتپد …
پایان !!
تنت قدمگاه آغاز بودنم شد !
آغوشت بهشت من است “مادر” …
مادر قسم به تو که تویی نور کردگار
یزدان تو را ز نور وفا آفریده است
نازم به آن شکوه و به آن عزت و مقام
جنت به زیر پای تو خوش آرمیده است
مادرم ، قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار تا چشمانم بهشت را نظاره کنند …
بدهکار مهربونی قلب یه زنم که از بچگی صدام کرده پسرم/دخترم
مادرم را هیچوقت ندیدم که پرواز کند ؛ زیرا به پایش من را بسته بود ؛ پدرم را و همه ی زندگیش را …
از تمام دلتنگی ها ، از اشک ها و شکایت ها که بگذریم باید اعتراف کنم مادرم که میخندد خوشبختم !
نبودن هایى هست که هیچ بودنى جبرانشان نمیکند و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمیشوند و تو آنگونه ای مـــــــــــــــادر …
بوسه ام نثار تو مادر که نه تکرار می شوی و نه تکراری …
“میم” مهربانی و “الف”های امید
“دال” دوستی و “ر” کز رحم رسید
مادری که رحمت ایزد در اوست
شادی و مهر و عشق در بر اوست
مادرها اگه منطق داشتن مادر نمیشدند ، نمیشود با منطق انقدر عاشق بود !
بعضی وقتا دروغ خوبه !
به مادر کم طاقت باید دروغ گفت :
باید بهش بگی حالم خوبه
غذا خوبه
هوا خوبه
دلمون خوشه
وقتی مادر خوب باشه یعنی همه چیز خوبه …
به سلامتی مادر به خاطر اینکه همیشه از غمهامون شنید اما هیچوقت از غمهاش نگفت …
دندانم شکست برای سنگریزه ای که در غذایم بود …
دردم گرفت نه برای دندانم ، برای کم شدن سوی چشم مادرم !
به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود ، دنیا را برای خود جهنم کردند !
به سلامتی مادرها …
“مادر” نوشته می شود ولی “فرشته” خوانده می شود …
به سلامتی اونایی که حاضرن سرطان بگیرن ولی یه بار دیگه دستای مادراشونو روی پیشونیشون حس کنن !
قند خون مادر بالاست ولی دلش اما همیشه شور می زند برای ما …
اشکهای مادر مروارید شده است در صدف چشمانش ، دکترها اسمش را گذاشته اند آب مروارید !
حرفها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد !
دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش …
به سلامتی مادر که وقتی غذا سر سفره کم بیاد ، اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه !
آنچه دارم همه از دولت پاینده ی توست
دیده ام نور ور از چهره ی تابنده ی توست
تا نهان در دل من مهر فزاینده ی توست
هرچه باشم دل و جانم به خدا بنده ی توست
کاش هیچوقت بزرگ نمیشدم تا برای همیشه در آغوش مادرم جا می گرفتم !
صدای خنده ی مادرم ، حتی غم هایم را هم می خندان
.
من به عشق در یک نگاه اعتقاد دارم چون در اولین نگاه زندگیم مادرم رو دیدم !
شناسنامه رو بی خیال !
محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر
به سلامتی اونی که وقتی از مدرسه میومدم خونه میگفت از صبح تا حالا برات ۱۰۰۰تا صلوات فرستادم تا امتحانتو ۲۰ بشی …
آدمها وقتی کودکند می خواهند برای مادرشان هدیه بخرند ولی پول ندارند !
وقتی که بزرگتر می شوند پول دارند ولی وقتِ هدیه خریدن ندارند !
وقتی که پیر می شوند پول دارند ؛ وقت هم دارند ولی مادر ندارند !
یه روزی میاد که بعدش دیگه مهم نیست فردایی در کار هست یا نه ؟
اون روز روزیه که مادرت پیشت نیست …
مادرم پیامبری بود با زنبیلی پر از معجزه …
یادم نمی رود در اولین سوزِ زمستانی ، النگویش را به بخاری تبدیل کرد